چقدر سخته تشخیص درست و نادرست.
چقدر سخته محکوم باشی به صادق بودن و این صادق بودن برای ادمها نقطه ضعفت حساب بیاد
ادمها می خوان دروغ بشنون مشکل اینه که تو میخوای راست بگی.
دلم حال و هوای عجیبی داره، هر روز یه تجربه متفاوت از زندگی
هر روز یادگیری از زندگی، معلوم نمیشه کی میخوایم یاد بگیریم رفتار درستمون و کار درست چیه
هر چقدر هم جلوتر میریم سخت تر و سخت تر میشه
یه موقع ها دلم می خواد تکیه بدم و خیالم راحت باشه از اینکه یکی هست
کاش خدا قابل لمس بود
دلم بغلشو میخواد تا بتونه با ثانیه ای توی روزانه هام ارامش ساعت های زندگی خودم رو پیدا کنم
دلم برای خدامم تنگ شده فکر می کنم اینقدر که اون بمن نزدیکه من به اون نزدیک نیستم
اون منو پیدا کرد و من گمش کردم
خدایا از حال و روزم خبر داری ممنونم که هستی